نمیشه مادر باشی اما صبور نباشی. از اولین روزی که باردار میشوی باید یاد بگیری آستانه تحملت رو ببری بالا. وقتی روز های سخت ویار داشتن , شروع میشه و از همه چیز بدت میاد وهنوز تموم نشده به شدت سنگین میشی و دیگه خیلی از کارهاتو نمی تونی به راحتی انجام بدی و فکر یه خواب راحت رو باید از سرت بیرون کنی. وزایمان که از هر نوعیش (طبیعی یا سزارین) باشه دهشتناکه. شب بیداری ها و گریه های کولیکی بچه .ساعت ها شیر دادن و پس آوردن همه اش در چند ثانیه. چندین روز ازخانه بیرون نرفتن به خاطر راحتی بچه و....

 

والبته نمیشه صبور شد بدون تجربه شیرینی مادر بودن. وقتی احساس می کنی خدا تورا لایق وسیله شدن برای خلق یکی از بندگانش قرار داده , وقتی حرکات دست و پای یک موجود کوچک را در درونت حس می کنی .وقتی با مادرت می روی کلی لباس و اسباب بازی و وسایل نوزادی می خری. وفتی به لحظه ی شیرین اولین دیدار دلبندت بعد از 9 ماه فکر می کنی. وقتی موقع شیر دادنش احساس میکنی لذتی بالاتر از این را تاکنون تجربه نکرده ای .وقتی برای اولین بار یکی تورا مامان صدا می زند. وقتی لباس های عروسکی اش را یکی یکی با صابون می شویی. وقتی یکی فقط با صدای لالایی تو به خواب می رود و فقط با حضور تو آرامش پیدا می کند. وقتی به چهره ات نگاه می کند و لبخند می زندو...

نوشته شده در چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:تجربه شیرین مادری,صبور بودن,ساعت 16:52 توسط مامان فاطمه زینب| |

صفحه قبل 1 صفحه بعد

کپی برداری بدون ذکر منبع غیر مجاز می باشد
www.sharghi.net & www.kafkon.com & www.naztarin.com